24 فروردین 1398
از نظر علمی هرگاه شدت بارش از سرعت نفوذ آب بیشتر باشد، بخشی از بارش به رواناب تبدیل میشود. رواناب ایجاد شده در سطح زمین جاری شده و به سمت نقاط کم ارتفاعتر تجمع پیدا کرده و به تدریج جریان آبراههای و جریان رودخانهای را به وجود میآورد که میتواند بسیار مفید باشد. هر گاه مقدار جریان ایجاد شده زیاد باشد، از دیدگاه عموم سیل نامیده میشود. از نظر کشاورزان، بخصوص کشاورزان مناطق خشک و نیمهخشک، سیل یک نعمت و موهبت الهی است و باید از آن بهره برد. سیل نه تنها بخشی از منابع آب سطحی را به دشتها و جلگهها منتقل مینماید، بلکه منابع غذایی و کودهای مقوی و طبیعی را به این مناطق اضافه میکند و میتواند دشتها و جلگههای حاصلخیز را بوجود آورده و یا آنها را حفظ و احیا کند. بنابراین، تا زمانی که سیل در مسیر خود خسارتی ایجاد نکند، نه تنها مضر نمیباشد، بلکه لازم و ضروری است. بنا بر آنچه بیان شد، سیل به دلیل عوامل طبیعی (آب و هوایی و هیدرولوژیکی) ایجاد میشود، درحالی که به دلیل عوامل غیر طبیعی (عموما انسانساز) میتواند خسارت به بار آورد. متاسفانه آمار جهانی نشان میدهد که با وجود پیشرفت بشر در علم و تکنولوزی نهتنها خسارات سیل کاهش پیدا نکرده است، بلکه روند افزایشی خسارات سیل در سطح جهان کاملا مشهود است. ممکن است بیان شود که تغییر اقلیم باعث ایجاد سیل یا افزایش خسارات سیل شده است، ولی باید بیان نمود که نقش عوامل انسانی در افزایش خسارات سیل به مراتب بیشتر از تاثیر عوامل آب و هوایی و اقلیمی است. ضمن آنکه به وضوح روشن است که تغییر اقلیم نیز ناشی از گرمایش جهانی و افزایش تولید گازهای گلخانهای پس از وقوع انقلاب صنعتی است.
پس از وقوع سیل در چند استان کشور در نوروز 98، متاسفانه شاهد خسارات بسیار زیاد به هموطنانمان بودهایم که همچنان این سیلها و خسارات آن ادامه دارد. امروزه این سوالات که "آیا این سیلها طبیعی هستند؟" "چرا باید از سیل خسارت دید؟" و "چرا مسئولین مربوطه از وقوع سیل جلوگیری نکردند؟" زیاد شنیده میشود. با توجه به موارد ذکر شده واضح است که از نظر علمی و فنی، نمیتوان و نباید به صورت مطلق از وقوع سیل جلوگیری کرد، بلکه باید با اعمال صحیح مدیریت ریسک و مدیریت بحران اقداماتی انجام داد تا بتوان منافع سیل را به حداکثر و خسارات آنرا به حداقل رساند. مشکلی که امروزه کاملا آشکار است، این است که مدیریت ریسک و بحران دارای ضعفهای اساسی بوده و هست. اینکه در سیل دروازه قرآن شیراز در عرض چند دقیقه تعداد بسیار زیادی از هموطنانمان به کام سیل خروشان فرو میروند، مطمئنا ناشی از عدم مدیریت صحیح میباشد. تبدیل مسیل و رودخانه به خیابان و راه، نمیتواند سبب شود که مسیل، راه خود را تغییر دهد. رودخانه، راهی است که رود در آن مسیر جریان دارد و این مسیر "خانة رود" است، اگر ماه "راه رود" را به "راه عبور وسائل نقلیه" و یا پیادهرو تبدیل نموده و یا "خانة رود" را به "خانة خودمان" تبدیل کنیم، رود هم در فرصت مناسب راه خود و خانه خود را از ما پس خواهد گرفت.
یکی از اقدامات اساسی در مدیریت ریسک سیل این است که همواره آبراههها، مسیلها و رودخانهها، که متعلق به رود هستند، آماده عبور جریان سیل باشند. به عبارت دیگر تجاوز به حریم و بستر رودخانه و تبدیل جنگلها، مراتع و سیلابدشتها به مناطق تجاری، مسکونی، کشاورزی، باغ-ویلا و یا هر نوع تغییر کاربری دیگر، به دلائل متعدد، باعث افزایش مقدار جریان سیل و همچنین افزایش خسارات سیل و بخصوص خسارات جانی آن میشود. عدم توجه به لایروبی رودخانه و یا تبدیل رودخانه به محل دفع و دفن نخالههای ساختمانی و یا... سبب میشود که توانآبگذری رود کاهش یافته و رود هم، بخشی از جریان خود را به سمت خارج از بستر و حریم خود منتقل نموده و آبگرفتگی ایجاد کند. این مسائل از مهمترین عوامل خسارات سیل در نوروز 98 در سطح کشور و از جمله در استانهای سیلخیز (مانند لرستان و گلستان) و سیلگیر (مانند خوزستان و گلستان) کشور میباشند.
به یاد داشته باشیم که درصد زیادی از سیلهای خسارتزا، پس از وقوع خشکسالیهای شدید و یا طولانی مدت اتفاق افتادهاند. متاسفانه در کشور ما به دلائل فراوان از جمله: وقوع خشکسالیهای متعدد و طولانی مدت، کمآبی، عدم توجه به حفاظت از محیطزیست، عدم توجه به نظرات کارشناسی، عدم اختصاص بودجه لازم، سوء مدیریت، سوء استفاده فردی و سایر اقسام سوء استفاده، و دهها عامل دیگر، در خواب غفلت از سیل به سر میبردیم. غافل از آنکه سیل هم مانند خشکسالی میتواند بوقوع بپوندد. سیل و خشکسالی دو روی یک سکه هستند و غفلت از هر یک میتواند صدمات فراوانی را بوجود آورد. واضح است که شروع هر بارشی آغاز ترسالی و پایان هر بارشی شروع خشکسالی نیست.
پدیده بسیار نامناسبی که امروزه به چشم می خورد، پدیده "ماهیگیری از آب گلآلود سیل" است. در حالی که خوشبختانه همبستگی ملی بین مردم آسیبدیده و سایر هموطنانمان به وضوح دیده میشود و همه علاوه بر همدردی، عملا با کمکهای معنوی و مادی خویش به فکر کاهش آلام خسارتدیدگان هستند، اما متاسفانه عدهای هم یافت میشوند که سعی در اثبات نظریات قبلی خود و نفی اقدامات قبلی دارند. اینکه سد مفید یا مضر است؟ و اینکه اقدامات آبخیزداری تا چه میزان در کاهش خسارات سیل موثرند؟ و یا دهها اقدام دیگری که قبلا باید انجام میشده و یا نباید انجام میشدهاند، موضوعاتی هستند که فعلا نباید به آنها دامن زد و باید پس از خاتمه بحران به همه این موضوعات بهدور از تعصبات خاص پرداخت. مشکلی که به صورت اساسی در این زمینه میتوان به آن اشاره کرد، افراط و تفریط است. در مدیریت منابع آب و در کنار آن مدیریت سیل و خشکسالی، همه اقدامات مرتبط با مدیریت منابع آب باید در نظر گرفته شده و در هر مورد، مناسبترین گزینهها انتخاب شوند. واضح است که اقدامات آبخیزداری در بالا دست حوضهها میتواند به کاهش خسارات سیل کمک کند، ولی مطمئنا فقط از این طریق نمیتوان منابع آب و سیل را مدیریت نمود. همانگونه که صرفا با احدات سد نمیتوان منابع آب مورد نیاز را تامین و یا سیل را کنترل نمود. به هر حال باید با تفکر علمی و برخورد علمی و به دور از هرگونه پیشداوری و تعصب، به فکر درس گرفتن از این پدیده بود و خود را برای آینده آماده نمود تا از مواهب سیل بتوانیم بیشترین بهره را برده و بتوانیم با مدیریت صحیح، کمترین خسارت ممکن از سیل را تجربه کنیم و در همان زمان خود را برای مدیریت خشکسالی و سازگاری با کمآبی آماده نماییم.