توجه به آینده و اهمیت برنامهریزی در خصوص اتفاقاتی که قرار است در آینده بهوقوع بپیوندد به زمان مشخص و نسل خاصی معطوف نیست. از اینرو بشر از دیرباز، همواره بهدنبال راهکاری بوده است تا بتواند در راستای تحقق اهداف تعیینشده و مشکلات حلنشدنی فعلی، آینده را پیشبینی و برنامهریزی کند.
با ظهور جوامع پیشرفته و فناوریهای نوین که منجر به ارتباطات گستردهای بین حوزهها و علوم مختلف شده است، به نوعی سرنوشت و موفقیت علوم مختلف به یکدیگر گره خورده است. علوم کشاورزی نیز از این قاعده مستثنی نبوده و همواره در گذر تاریخ، خود را در بستر تحولات شگرف علوم محیطی پرورانده است. در این راستا، علوم علفهای هرز، از شاخههای نسبتاً نوظهور علوم کشاورزی است که هرچند تاریخچه جوانتری نسبت به سایر شاخههای علوم کشاورزی دارد، اما اهمیت آن بر همگان روشن است.
علفهای هرز، گیاهان ناخواستهای هستند که با ورود به بومنظامهای کشاورزی، برای کسب منابع محدود و مشترک با گیاهان زراعی و باغی رقابت و منجر به کاهش معنیدار عملکرد آنها میشوند. از اینرو کنترل آنها نقش مهمی در تأمین انرژی و مایحتاج جوامع بشری و امنیت غذایی آنها دارد. در نیم قرن اخیر توجه بسیاری از متخصصین علوم علفهای هرز معطوف به ریشهکن کردن این گیاهان ناخواسته بوده است. اما به رغم فشارهای روزافزون انسان بر آنها، علفهای هرز بهسبب توانایی پراکنش بالا و سازگاری سریع به روشهای کنترل، نهتنها همچنان بهعنوان مهمترین محدودیت در تولید بومنظامهای کشاورزی به شمار میروند، بلکه رهیافتهای کنترلی انسان در خصوص علفهای هرز، معضلات نوظهوری را در این خصوص در پی داشته است.
گسترش مداوم بیوتیپهای مقاوم علفهای هرز به علفکشها، خطرات زیستمحیطی ناشی از کاربرد آنها، تغییر فلور علفهای هرز و تهاجم گونههای جدید به بومنظامهای کشاورزی، از جمله دغدغهها و مشکلاتی هستند که همچنان مدیریت علفهای هرز را تحتالشعاع قرار داده است. از اینرو بهعنوان تفکری آیندهنگر، بشر پیشبینیهای خود را در جهت حل مشکلات مذکور و پرهیز از بروز مشکلات نوظهور و جدیتر معطوف کرده است. به بیانی دیگر، توجه به آیندهپژوهی در علوم علفهای هرز، یکی از ضروریات اجتنابناپذیر است که میبایست مورد توجه جدی محافل علمی مرتبط قرار گیرد.
در این کتاب که در نوع خود یکی از اولین متون مرتبط با این حوزه است، سعی بر این شده که پس از اشاره به تاریخچه علم علفهای هرز و بیان و تحلیل معضلات موجود و پیش روی علفهای هرز، پیشبینیهای لازم در قالب فلسفه آینده پژوهی در علوم علفهای هرز ارائه شود. فناوریهای نوظهور از جمله نانو علفکشها، علفکشهای دیجیتال، علفکشهای زیستی و جدید، پهپادها و رباتها، زیستفناوری با تأکید بر کاربردهای او میکس، مدیریت دقيق علفهای هرز، کاربردهای علم فیزیک در کنترل علفهای هرز و لزوم ارتباطات و تعاملات بین شاخهای در مطالعات و پژوهشهای آینده در علوم علفهای هرز، مهمترین رئوس مطالب فصل های این کتاب را تشکیل داده است.
مطالعه این مجموعه جهت استفاده محققان علوم علفهای هرز و گیاهان مهاجم، علوم زراعت، دانشجویان مقاطع تحصیلی کارشناسی و تحصیلات تکمیلی رشتههای علوم کشاورزی و منابع طبیعی، زیستشناسی گیاهی و بهویژه علوم علفهای هرز، مفید است و تدریس آن در دروس مرتبط با مدیریت علفهای هرز پیشنهاد میشود. امید است تدوین این مجموعه که بی تردید خالی از اشکال نیست مورد توجه و استفاده متخصصين، اساتید و دانشجویان دانشگاهها و مراکز آموزش عالی قرار گیرد.